جوان آنلاین: مجرم سابقهداری که از ۱۲ سال قبل به اتهام سرقت در بازداشت به سر میبرد، چند روز پس از آزادی از زندان به سراغ خانوادهای رفت که آخرینبار با شکایت آنها به حبس محکوم شدهبود. متهم این بار اعضای این خانواده را به گروگان گرفت که با حضور به موقع پلیس بازداشت شد.
ساعت ۱۷:۱۵ عصر روز پنجشنبه بیستم اردیبهشتماه مردی وحشتزده با اداره پلیس تهران تماس گرفت و از گروگانگیری همسر و دختر ۱۳ سالهاش از سوی مرد ناشناسی خبر داد و گفت گروگانگیر برای آزادی آنها درخواست دلار و سکه کردهاست.
با اعلام این خبر، به سرعت تیمی از مأموران کلانتری ۱۲۲ دربند راهی محل حادثه شدند. مأموران پلیس پس از حضور در محل حادثه دریافتند همسر و دختر شاکی داخل خودروی نیسان شاسیبلند شان از سوی مردی با تهدید چاقو گروگان گرفته شدهاند.
مأموران ابتدا شماره پلاک و مشخصات ظاهری خودروی آنها را به گشتهای پلیسی اعلام کردند. سپس همزمان با اجرای طرح مهار برای پیدا کردن ردی از آدمربا و گروگانها اقدام به گشتزنی کردند تا اینکه پس از گذشت ۱۰ دقیقه از حادثه خودروی نیسان شاکی را در خیابان مقدس اردبیلی روبهروی مجتمع تجاری پالادیوم مشاهده کردند. در بررسیها مشخص شد خودروی پارکشده متعلق به شاکی است و مشاهدات عینی هم نشان میداد مادر و دختر نوجوان در صندلی عقب نشستهاند و مرد جوانی هم در صندلی راننده نشسته و آنها را با تهدید چاقو گروگان گرفتهاست.
از سوی دیگر مأموران در کنار مرد گروگانگیر ظرف پلاستیکی را مشاهده کردند که احتمال میرفت آدمربا داخل آن مایع اسیدی یا مواد اشتعالکننده پر کردهاست.
بدین ترتیب پس از بررسی همه جوانب، مأموران عملیات برای نجات گروگانها و بازداشت گروگانگیر را آغاز کردند. همزمان متهم که متوجه مأموران پلیس شد و خود را در محاصره آنها دید در ظرف پلاستیکی را باز کرد و مأموران را تهدید کرد از خودرو دور شوند، اما ثانیههایی بعد ناگهان داخل خودروی نیسان شاسیبلند آتش گرفت.
نجات از یک قدمی مرگ
آتش به سرعت تمام خودرو را فراگرفت و مادر و دختر گرفتار شده داخل خودرو هم کاری از دستشان ساختهنبود. در خودرو را متهم قفل کردهبود و هر لحظه امکان داشت گروگانها و گروگانگیر جانشان را از دست بدهند. مأموران پلیس با دیدن این صحنه بلافاصله برای نجات جان سرنشینان وارد عمل شدند و با شکستن شیشههای خودرو، مادر و دختر ۱۳ ساله و متهم را از میان دود و آتش بیرون آوردند. گروگانها در کمال ناباوری سالم از یک قدمی مرگ نجات پیدا کردند و فقط دختر ۱۳ ساله از ناحیه دست و صورت مقداری دچار سوختگی شدهبود. گروگانگیر آتشافروز هم که دچار سوختگی شدهبود، دستبند به دستانش زده و برای درمان به بیمارستان منتقل شد.
سردار محمدیان، فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اعلام اینکه مأموران پلیس در اقدامی سریع و عملیاتی ویژه موفق شدند در کمتر از ۱۰ دقیقه گروگانها را سالم آزاد و متهم را دستگیر کنند، گفت: متهم در بازجوییها انگیزه گروگانگیری را شخصی مبنی بر انتقام و اخاذی از پدر خانواده اعلام کرد.
کینه ۱۲ ساله
گروگانگیر آتشافروز متهم سابقهداری به نام بهادر است که در جریان حادثه دچار سوختگی و برای درمان راهی بیمارستان شد. وی پس از درمان برای بازجویی به اداره پلیس منتقل شد و ادعا کرد به خاطر کینه ۱۲ سالهای که از این خانواده داشته اقدام به گروگانگیری کردهاست.
بهادر سابقه کیفری داری؟
بله، چند باری سابقه دارم. سرقت منزل، لوازم داخل خودرو و...
چه شد که از سرقت به گروگانگیری روی آوردی؟
من از خانواده گروگانگیر کینه به دل داشتم و میخواستم هر طوری شده از آنها انتقام بگیرم.
چرا؟
شوهر او باعث شد من ۱۲ سال از بهترین دوران زندگیام را در زندان سپری کنم و همین موضوع باعث کینه من شد.
به چه اتهامی از شما شکایت کرد که ۱۲ سال زندان بودی؟
من سارق منزل بودم. ۱۲ سال قبل در خیابانهای بالای شهر پرسه میزدم تا خانهای را برای سرقت انتخاب کنم. خانه شاکی برقهایش خاموش بود و احتمال دادم آنها نیستند و از طریق بالکن وارد خانه شدم. اولین اتاقی که پا گذاشتم، اتاق فرزند آنها بود و من هم تفنگ اسباب بازی او را برداشتم و داخل جیبم گذاشتم. وقتی پای در اتاق دیگر گذاشتم، پدر خانواده از خواب بیدار شد. او متوجه سر و صدای من شدهبود و به داخل اتاق آمد تا سر و گوشی آب دهد که با من روبهرو شد. با همان تفنگ اسباببازی فرزندش او را تهدید کردم و او هم خیال کرد واقعی است. او را مجبور کردم در گاوصندوق خانهشان را باز کند و من مقدار زیادی دلار برداشتم که حدود ۴۰ میلیون تومان میشد. پس از این با تهدید خودروی پژویش را هم سرقت و فرار کردم، اما خیلی زود دستگیر شدم و به خاطر سرقت مسلحانه ۱۲ سال حبس کشیدم.
چطوری شناسایی و دستگیر شدی؟
با خودروی شاکی داخل خیابان دور دور میکردم که مأموران مرا بازداشت کردند.
در این مدت ۱۲ سال سعی نکردی حادثه را فراموش کنی؟
نه اتفاقاً هر روز به آن فکر میکردم و هر روز هم کینهام نسبت به او بیشتر میشد. تا جایی که در زندان نقشه انتقام را کشیدم. انتقام که نه میخواستم حداقل با گروگانگیری از آنها اخاذی کنم تا آنها را نقره داغ کنم.
چه زمانی از زندان آزاد شدی؟
به تازگی از زندان آزاد شدم و نقشهای را که طراحی کردهبودم، اجرا کردم. من وقتی آزاد شدم، خانه آنها را دوباره پیدا و اعضای خانواده را شناسایی کردم تا اینکه آن روز همسر و دختر شاکی را گروگان گرفتم.
درباره آن روز توضیح بده؟
من آنها را زیر نظر داشتم و وقتی زن جوان و دخترش میخواستند داخل خودرو بنشینند با چاقو آنها را تهدید کردم و در صندلی عقب نشاندمشان. سپس خودم پشت فرمان نشستم و با چاقو تهدید کردم اگر حرکتی انجام دهند، اتفاق بدی برایشان رقم میخورد. کمی از آنجا دور شدیم و از زن جوان خواستم با شوهرش تماس بگیرد و بگوید او و دخترش را گروگان گرفتهام و هر چقدر دلار، سکه و طلا دارد برای آزادی آنها به آدرسی که بعداً میدهم، بیاورد.
فکر میکردی به پلیس خبر بدهد؟
نه. چون فکر میکردم شوهرش پولدار است و برای اینکه اتفاقی برای خانوادهاش نیفتد به پلیس خبر نمیدهد و برای من دلار و سکه میآورد.
چرا خودرو را آتش زدی؟
من همراه خودم ظرفی پر از بنزین داشتم و میخواستم در مواقعی که احساس خطر کنم از آن برای تهدید استفاده کنم. وقتی فهمیدم مأموران پلیس مرا محاصره کردهاند و خیلی زود گرفتار میشوم در بطری باز کردم و فندک را هم روشن کردم تا مأموران را منصرف کنم و راه فراری پیدا کنم. قصد آتش زدن نداشتم، اما گاز انتشار یافته بنزین داخل خودرو ناگهان شعلهور شد وگرنه من فقط میخواستم مأموران را بترسانم و منصرفشان کنم.